• امروز : سه شنبه - ۱۲ تیر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Tuesday - 2 July - 2024
در گفتگوی اختصاصی با هنرمند تئاتر دشتستان:

محمد عسکر پور: تهیه کننده عقبگرد خدا بود

  • 09 تیر 1403 - 21:24
محمد عسکرپور متولد30/5/68در شهر برازجان،استان بوشهر، فعالیت هنری خود را از دوره دبستان با کارهای مرتبط به...


(بیوگرافی)
افق جنوب: محمد عسکرپور متولد۳۰/۵/۶۸در شهر برازجان،استان بوشهر، فعالیت هنری خود را از دوره دبستان با کارهای مرتبط به دهه فجر و اعیاد مذهبی آغاز نموده و هم اکنون از هنرمندان موفق استان بوشهر میباشد.

در کارنامه هنری ام حدودا هفتاد اثر نمایشی نقش بسته که در سمت های مختلف از قبیل بازیگر،کارگردان،نویسنده،دراماتورژ،طرح صحنه و لباس،طراح نور و دستیار کارگردان و…حضور داشته ام.
خب قاعدتا برایند این آثار حضور در جشنواره های استانی،منطقه ای و ملی بوده است و تعداد بسیار زیادی اجرای عموم .
از سال ۱۳۸۰تا کنون هیچ وقت نشده که به هر دلیلی من از فضای تئاتر فاصله گرفته باشم و به طور مستمر فعالیت داشته ام و در این حوزه با کارگردانان بسیاری همکاری کرده ام.
حوزه فعالیت نمایشی من به انواع نمایش صحنه ای،میدانی،خیابانی،عروسکی و …تقسیم شده اند.

(رفتن به تهران)
این علاقه و این نور خاموش نشدنی نهایتا در سال ۱۴۰۱در بدترین شرایط مالی و بدون هیچ پشتوانه ای من را راهی پایتخت کرد.یک مسیر مبهم ولی پر از عشق و امید.در تهران وارد موسسه هشت میلیمتری با مدیریت آقای هومن سیدی شده و به کسب علوم فیلمسازی و بازیگری به طور حرفه ای پرداختم.در این مسیر در کنار اساتید ارزشمندی همچون سر کار خانم رویا نونهالی و آقایان هوتن شکیبا،سعید عقیقی،سعید قطبی زاده،شهروز دل افکار،کامیار صالح پور و … قرارگرفتم و پس از اتمام دوره های این موسسه وارد یک دوره فیلمسازی انجمن فیلم کوتاه ایران(ایسفا)شدم و زیر نظر اساتید برجسته ای همچون مجید برزگر،پویان شعله ور،محمد رضا جان پناه،داوود رضایی و…به کسب علوم فیلمسازی پرداختم.در خصوص اصول و قواعد فیلمسازی خانم پویان شعله ور نقش بسیار برجسته ای در شکل گیری توان فیلمسازی من داشتند و نکاتی که ایشان به من آموختند گمان میکنم که با سالها مطالعه قابل کسب کردن نیستند.

(درختان شاهدند)
پس از گذراندن این دوره ها و با توجه به پشتوانه سالها فعالیت تئاتری خودم،فیلمنامه درختان شاهدند را نوشتم و با یک امکانات بسیار محدود و با دوستان همکلاسی و یک سرمایه بسیار اندک و لطف و همت یک سری دوستان،در شهرستان کلاچای استان مازندران ، این اثر رو با مشقت فرآوان ساختم.
فیلم درختان شاهدند برای من و دوستانم بیشتر حکم مشق فیلمسازی رو داشت ولی با این وجود به لطف خدا بازخورد مثبتی برای من و همه بچه های تیم داشت.البته جا دارد بگویم تمامی آن اتفاقات خوب فقط با تیزر کار برایمان رقم خورد و به دلیل مشکلات مالی به تدوین،اصلاح رنگ،موسیقی و صداگذاری اثر نرسید و امیدوارم هر چه زودتر بتوانم کار را به پایان رسانده و آماده حضور در جشنواره ها و اکران اثر بکنم.

(عقبگرد)
پس از ساخت درختان شاهدند و گذشت یک زمان چندین ماهه تصمیم به ساخت فیلم عقبگرد گرفتم که نگارش اثر به سال ۸۴ بر می گردد.ولی از آن سال ها تا کنون به دلایل فرآوانی خصوصا کمبود منابع مالی موفق به ساخت آن نشدم تا اینکه برج ۱۲ سال ۱۴۰۲تصمیم گرفتم که به هرقیمتی که شده تلاش کنم که پروژه عقبگرد را کلید بزنم.
فیلمنامه ای در یک فضای سورئال و بدون حتی یک دیالوگ که در ایران بسیار کم کاربرد می باشد و به خاطر فضای پیچیده و سنگین آثار این چنینی و هزینه بالای ساخت،کسی تمایلی به ساخت چنین آثاری ندارد.
با تمام این اوصاف،شب عید به سمت بوشهر راه افتادم .

بعد از تعطیلات شروع به اخذ مجوزها و پروانه های لازم به جهت تولید اثر کردم.به تمامی نهادهایی که بودجه فرهنگی داشتند سر زدم و درخواست بودجه کردم.هیچ نهاد و یا ارگانی حاضر با همکاری با بنده در بحث تامین بودجه نشدند ولی من همچنان اصرار به ساخت اثر داشتم.
لوکیشن های متعددی را دیدم تا نهایتا بیمارستان حضرت فاطمه زهرا(س) در شهر بوشهر که سال هاست متروکه شده را پسندیدم و با مجوزهایی که از اداره ارشاد گرفته بودم به دانشگاه علوم پزشکی بوشهر مراجعه کردم و مسئولین دانشگاه با من کمال همکاری را داشتند و به مدت دو الی سه ماه بیمارستان را در اختیار من گذاشتند.
من زمانیکه شروع به طراحی صحنه فیلم کردم فقط۷۰۰هزار تومان موجودی داشتم.فضای بیمارستان بسیار رعب آور و ترسناک بود و فاقد برق،آب و هر امکانات دیگری بود. به تنهایی شروع به تمیز کردن بیمارستان کردم. از صبح میرفتم و تا شب با نور موبایل کار می کردم.
به دلیل نداشتن بودجه نمی توانستم نیروی کمکی استخدام کنم.با تمام اینها پس از گذشت دو ماه هشتاد درصد کار را جلو برده بودم که چند تن از دوستان با سابقه با یک هزینه اندک و دادن فرجه ای زمانی به جهت پرداخت به کمک من آمدند و کار را جلو بردیم و صحنه را آماده کردیم.از یک فاصله ۲۰۰ الی ۳۰۰متری برق و آب کشیدیم و آنجا را شسته و نور وصل کرده و ضد عفونی کردیم.

در همین حین با بازیگران،عوامل،فیلمبردار،تجهیزات اجاره ای و…رایزنی میکردم.دوستی قول تامین بودجه داد ولی یک روز قبل از ضبط اعلام کرد که قادر به پرداخت هزینه ها نیست و موجب به تعویق افتادن پروژه و تحمل یک ضرر سنگین برای بنده شد.
دوباره تاریخ جدید معین کردم با اینکه نصف تیم رفته و تنهایم گذاشتند،دوباره جایگزین کردم ولی دوباره به دلیل حمله نظامی ایران به سرزمین های اشغالی و به آماده باش درآمدن برخی ارگان ها کار کنسل شد و مجددا تاریخ جدید معین کردم که سانحه بالگرد شهید رئیسی و همراهان شهیدش اتفاق افتاد و دوباره کار به تاریخ دیگری موکول شد و با هر بار به تعویق افتادن کار باعث ریزش افراد تیم و به سختی جایگزین کردن آنها می شد ولی خدا را شاهد می گیرم که لحظه ای پشیمان یا نا امید نشدم و هر بار تمامی این اتفاقات را نگاه خاص خداوند میدیدم و گمان می کردم خیریتی در کار است.

خیلی از افرادی که با هم سابقه رفاقت دیرینه داشتیم ، رفته و به بهانه های مختلف تنهایم گذاشتند ولی به شدت نگاه خداوند را در کار خودم احساس می کردم.
نهایتا با تمام این سختی ها ، وقفه ها، فراز و فرود ها و اتفاقات تلخ و شیرین ، با یاری خانواده ام و برخی دوستان ارزشمندم و مقدار بسیار زیادی مساعدت مالی به صورت قرض و بچه های تیم که همگی فرشتگانی بودند مثال زدنی،که از اول تا آخر بسیار فراتر از حد تصورم کمک کرده و در تاریخ ۱۵/۳/۱۴۰۳به یاری پروردگار پروژه کلید خورد و به بهترین نحو ممکن با بهترین تجهیزات سینمایی،بهترین تیم تصویر و صدا،بهترین عوامل و بازیگران و گریم و صحنه در تاریخ۲۱/۳/۱۴۰۳به پایان رسید.
جا دارد به طور ویژه از تک تک کسانی که در این پروژه به من کمک کردند تشکر کنم.
همه عوامل و بازیگران،شهردار محترم برازجان،ریاست و پرسنل دانشگاه علوم پزشکی استان بوشهر،حوزه هنری استان بوشهر،انجمن سینمای جوانان برازجان،اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر،آموزش و پرورش استان بوشهر،خوابگاه شهدای دانش آموزی،مدیریت مجتمع ۹ دی،مدیریت مجتمع شهید داریوش شاهینی برازجان و …

هر چند به طرز وحشتناکی بر سر این پروژه مقروضم و هیچ نهاد و ارگانی و یا سرمایه گذار خصوصی حتی یک هزار تومانی به این اثر که در خصوص ((بیداری اسلامی))است کمک نکرده اند و برای تدوین و صداگذاری ،موسیقی و اصلاح رنگ هیچ بودجه و برنامه خاصی ندارم ولی چون باور دارم تهیه کننده و سرمایه گذار اصلی اثر خداست،همینطور که تا اینجای کار لحظه ای در حقمان دریغ نکرده،بعد از این هم نخواهد کرد و به بهترین نحو ممکن اثر آماده ارائه می شود به اذن الله.
و در آخر باید بگویم که استان بوشهر از نظر فرهنگی،آئینی و داشتن ریشه های عمیق تمدنی،بسیار بکر و قابل پرداختن است.این استان سرشار از هنرمندانی با ذوق و با سواد و فرهیخته است.استان بوشهر از معدود استان هاییست که تمام شهرستانهایش دارای پلاتو و سالن آمفی تئاتر می باشند و این نشان از روحیه هنرمند پرور مردم این استان است و با تمام وجودم از مسئولین خواهش می کنم که همتی کنند تا هنرمندان بوشهر به حق هنریشان رسیده و بتوانند هنر گرانقدرشان را ارائه دهند.
در شان هنرمند نیست که برای ارائه هنرش التماس کند و گردن کج کند تا شاید بتواند کارش را پیش ببرد.
به امید روزی که هنرمندان دیارم را بر قله های موئفقیت و سربلندی ببینم.

لینک کوتاه : https://ofoghjonoub.ir/?p=133102

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.